Saturday, January 01, 2005
این چند وقته که ننوشتم یه جورایی از همه ی کار هام عقب بودم ، البته الآن هم خیلی چیزی عوض نشده اما احتمالا دوباره همون حس نیاز به نوشتن اومده سراغم ؛ راستیتش این چند وقته اتفاقات زیادی افتاده که مطرح کردنشون خالی از لطف هم نیست اما الان قصد ندارم که اونا را بنویسم و بیشتر می خوام اتفاقات از این به بعد رو بنویسم هر چند امکان داره تعدادی از اون ها رو هم تعریف کنم . آخر ترم شده تقریبا کلاس ها تموم شده و مثلا دارم می خونم واسه امتحان ها ، پنجشنبه ی این هفته ریاضی 1 داریم اما یه چیزی رو مطمئنم : ریاضی 1 ایشالا ترم بعد ؛ هر چقدر می خونم تازه می فهمم که چقدر پرتم ! تقریبا هیچ چیزی فراتر از پیش دانشگاهی تو دایره ی معلومات ریاضیم وجود نداره ؛ کی انتگرال رو خلق کرد ؟ یکی به من نشونش بده تا بهش بفهمونم سطح زیر نمودار انگشتای من وقتی تبدیل به مشت میشه چقدر دردناک ! فیزیک و شیمی به یاری خدا پاس میشن البته اگر دکتر بدیعی به خاطر پروژه م یه حالی بهم نده ( قضیه ی پروژه ی شیمی انصافا جذابه ! فردا براتون تعریف می کنم حالشو ببرین ! ).یه چیز دیگه هم که مثل خر موندم توش کار سیدی یادمان دوره ی 24 دبیرستان مفیده ، ایها الناس جون مادرتون یه فلش کار بیاد کمک بابا خدایی وقتشو ندارم ! واقعا عجب غلطی کردم کار رو قبول کردما !
خلاصه این که کلی کار ریخته سرم ولی تو این گیر و دار از تعطیلی کلاسا استفاده تمام و کمال رو میبرم و ته بازی جذاب THE SIMS 2 رو در میارم ( الان دارین میگین این یارو دیوانس ولش کن ) .
شبا هم که مثل امشب تا دم صبح بیدارم و مجنون وار زیست می کنم ! خدایی عاشقی هم عالمی داره ها حیف که عاشق نشدم وگرنه خیلی حال می کردم ... خب دیگه واسه امشب بسه خیلی هویج خوردم ! باشه تا بعد
Mahdi Jafari || 1:21 PM